سیدحسین دوستدار | شهرآرانیوز؛ کیفیت همان عاملی است که میتواند یک تولیدکننده کوچک بخش خصوصی را به بازارهای جهانی برساند، آبروی تولید ملی یک کشور باشد و فراتر از همه، ذهنیتی به مشتریان القا کند که براساس آن، محصولات یک نام تجاری به نماد کارایی در عین قیمت منصفانه تبدیل شوند. اینجاست که اعتماد شکل میگیرد؛ همان کیمیای نایابی که امروز در بازار ایران وجود ندارد و با وجود پیشرفتهای چشمگیر صنایع داخلی، هنوز برچسب «ساخت ایران» در ذهن بسیاری از مردم، مترادف با کالایی کمدوام و پرعیب است. پرسش روشن است: آیا واقعا کیفیت کالای ایرانی به پای نمونههای خارجی نمیرسد یا ذهن ما هنوز در گذشته باقی مانده است؟
آیا تابه حال برایتان سؤال پیش آمده است که چرا ساعت سوئیسی، خودروی آلمانی، ادویه هندی، عطر فرانسوی و لوازم خانگی کرهای محبوبتر هستند؟ اصلا داخل کشور خودمان هم بهترین کیف و کفش از چرم تبریز ساخته میشود، بهترین گلاب، محصول قمصر کاشان است و برای همه ما صنایع دستی اصفهان، حکم اصل جنس را دارد. چرا این طور است؟
چه عاملی باعث میشود در هنگام خرید بعضی محصولات، چشم بسته نمونه خارجی را ترجیح بدهیم و در بعضی مواقع، جنس داخلی برایمان محبوبتر باشد؟ در تحلیل روانی این موضوع، با سلیمان پاک سرشت، جامعه شناس و استاد دانشگاه، گفتوگو کردهایم.
او بیان میکند: این مباحث، حوزههایی میان بخشی بین جامعه شناسی و اقتصاد است. در این حوزه، ما مفهومی داریم به نام «خودکم بینی مصرفی» که بیش از هرچیز ریشه در تجربههای تاریخی و فرهنگی جوامع دارد. فلسفه این موضوع کجاست؟ آنجا که همه ما میتوانیم تأیید کنیم که در دهههای گذشته، نخستین تجربه زندگی مدرن برای مردم ما توسط کالاهایی رقم خورد که تقریبا همگی وارداتی بودند و از نخستین تلفنها و تلویزیونهای رنگی پیش از انقلاب بگیرید تا نخستین تلفنهای همراه یا رایانههای همراه و خانگی، این فضا را در بازار ایران ایجاد کردند که برند خارجی یعنی زندگی لوکس، احساس برتری و اعتمادبه نفس.
به گفته پاک سرشت، ذهن جمعی مردم ایران هنوز میان «کیفیت واقعی» و «اعتبار ذهنی»، قدرت تفکیک ندارد و محصول ایرانی را به صورت ناخودآگاه ضعیفتر میبیند؛ زیرا ارزش نمادین برند خارجی، همچنان در ضمیر او قویتر است؛ به همین دلیل، بیش از هرچیز به تداوم کیفیت و صداقت در فضای تولید محصولات ایرانی، نیاز است؛ زیرا اعتماد فراتر از تبلیغ، با تجربه رضایت مداوم شکل میگیرد.
شاید یکی از ملموسترین حوزههای مصرف برای همه ما، لوازم خانگی باشد. حسن همتی، مدیرعامل پارس خزر، در گفتوگو با شهرآرا، تأکید میکند که کیفیت در صنایع ایرانی، دیگر یک واژه شعاری نیست و در شرایطی که محصولات خارجی روز به روز پیشرفتهتر میشوند و قانون، واردات محصولات بیگانه با نمونه مشابه داخلی را ممنوع کرده، این موضوع بار مسئولیت تولیدکنندگان ایرانی را دوچندان کرده است.
او میافزاید: انکارکردنی نیست که مردم ما هنوز با ذهنیت دهههای گذشته خرید میکنند. شما به چشم خودتان، میتوانید ببینید که یک خانواده وام میگیرد و با هزار گرفتاری، رقم کلانی را دست وپا میکند تا جهیزیه دخترش حتما با محصولات خارجی تکمیل شود، درحالی که با قیمتهای بسیار مناسب تر، نمونه داخلی آنها موجود است. بعد میبینید بهانه هم میآورند که مثلا فلان محصول، نام تجاری کره جنوبی را دارد، درحالی که همه میدانیم اولا: دیگر جنس غیرچینی در بازار اصلا وجود ندارد و ثانیا: بسیاری از این نامها را تکنسینهای داخلی با محصولات ایرانی، پشتیبانی فنی میکنند.
فنی باشیم یا نه، تقریبا غیرممکن است در خانه هرکداممان حداقل ابزارهای لازم برای بازکردن یک پیچ یا سفت کردن یک بست وجود نداشته باشد. اینجاست که بازهم پای رقابت نامهای ایرانی و خارجی به زندگی مان باز میشود. محمدرضا رامخو، مدیرعامل گروه صنعتی رونیکس، درباره این مقایسه بی پایان میگوید: قبلا اگر این سؤال را از من میپرسیدید، فوری برایتان تعدادی دلیل منطقی و مستند میآوردم و محصولاتمان را با نمونههای مشابه خارجی مثلا میلواکی، کبالت، بوش و هیتاچی مقایسه میکردم، اما الان میخواهم پا را فراتر بگذارم؛ بیایید درباره استاندارد و نوآوری صحبت کنیم. واقعا در کدام یک از این دو حوزه، الان خارجیها حرفی برای گفتن دارند که ما نداریم؟
وی میافزاید: همین الان از انبردست و آچارفرانسه گرفته تا دریل و فرز دستی، در بیشتر موارد داریم همان کیفیت را با یک سوم قیمت محصول خارجی ارائه میدهیم، اما واقعیت این است در شرایطی که مردم ما در کشورمان به تولیدکننده داخلی فرصت اشتباه نمیدهند، اگر محصول خارجی به هر شکل ممکن خطا کند و مثلا دچار خسارت شود، آن را طبیعی میدانند؛ نظر من این است. این رفتارها ریشه فرهنگی دارد و باید اصلاح شود.
رانندهها این ادعا را تأیید میکنند که در هر خودرو، لاستیک یکی از آن مؤلفههایی است که به طور مستقیم بر کیفیت رانندگی تأثیرگذار است. همین چند ماه قبل بود که مسئله لاستیک به یکی از مطالبات اساسی رانندگان خودروهای سنگین تبدیل شد و این موضوع، اهمیت این محصول صنعتی را نشان میدهد؛ محصولی که در بازار امروز آن، هنوز نامهای داخلی با رقبای خارجی دست به گریبان هستند.
جمال میرزایی، مدیرگروه صنعتی بارز، در این باره بیان میکند: ما در سالهای اخیر روی مهندسی مواد و فرمولاسیون تمرکز کردهایم. نتیجه اش هم شده است اینکه از لاستیک ما در آزمون بین المللی حرارت و چسبندگی لهستان در سطح منتخب، تقدیر میشود، اما هنوز در داخل کشور خودمان، راننده ایرانی ترجیح میدهد برود چهار حلقه میشلن، بریجستون یا هانکوک برای ماشینش بخرد؛ تازه به آن افتخار هم میکند.
به گفته او، نیاز امروز نامهای تجاری ایرانی، تمرکز بر شبکه توزیع و خدمات پس از فروش به خصوص در سطح مدیریت بازار است تا کیفیت، فراتر از خط تولید در ذهن مشتری نیز شکل بگیرد.
آخرین مخاطبی که از قشر فعالان اقتصادی با او صحبت میکنیم، صاحب یکی از کسب وکارهای بزرگ ایران است و اگرچه بازار او تا حد زیادی از نمونههای مشابه خارجی درامان است، دیدگاههای متفاوتی درباره این رقابت ناسالم در بازار دارد.
محمد خلج، مدیرعامل شرکت ایده گزین ارتباطات روماک یا همان «اسنپ»، در گفتوگو با شهرآرا، میگوید: من این حرفها را در حضور رهبر معظم انقلاب هم گفتم. این خیلی تلخ است، اما باید اعتراف کنیم که ما در ایران، اگر هزار سفر بی نقص را پشتیبانی کنیم و بعد فقط یک تجربه بد ایجاد شود، ذهن مردم همان یکی را به خاطر میسپارد. همین الان، میگویند تعداد رانندگان اوبر در کل دنیا با تعداد رانندگان اسنپ فقط در ایران برابر شده است، اما نمیگویند این واقعیت به جز وضع بد اقتصاد جامعه، میتواند نشانه بلوغ یک کسب وکار ایرانی هم باشد که شانه به شانه یک کسب وکار جهانی، دارد فعالیت میکند.
او میافزاید: دارم از اهمیت شکل تفسیر وقایع اقتصادی میگویم. این خیلی مهم است. من تأکید میکنم اگر فلان محصول ایرانی را با رقیب خارجی اش مشابه میکنیم، محدودیتهای تولیدکننده هموطن را هم ببینیم. قبول داشته باشیم یا نه، ما در یک جنگ اقتصادی هستیم. آیا وقت آن نیست که از تولیدکننده ایرانی به عنوان رزمنده این جنگ بزرگ، حمایت کنیم؟
بدیهی است وقتی سخن از کیفیت به میان میآید، سازمان ملی استاندارد یکی از مراجع معتبر اعلام نظر است. بر همین اساس به سراغ فرزانه انصاری، رئیس سازمان ملی استاندارد، رفته ایم.
به گفته وی، سال هاست ارزیابی کیفیت در کشور از صدور یک گواهی فراتر رفته و بر زنجیره کامل تولید و خدمات، متمرکز شده است. سند این ادعا نیز ارتقای رتبه بیش از ۷۰۰ واحد تولیدی ایرانی در سطح بندی جهانی استاندارد بود که فقط در شش ماهه نخست امسال، رقم خورده است.
انصاری میگوید: در همین استان خودتان، یعنی خراسان رضوی، همین الان بیش از ۱۳۱۰ واحد تولیدی درحال فعالیت هستند که حداقل یک پروانه استاندارد معتبر دارند. بسیاری از اینها حتی برای چند محصول، موفق به دریافت استانداردهای خانواده ایزو شدهاند که اعتبار جهانی دارد. با این حساب، میتوان اطمینان پیدا کرد که چالش اصلی نه در کیفیت محصولات ایرانی، بلکه در اعتماد عمومی است.
آنچه در کلام صاحبان نامهای تجاری بزرگ، محسوس است و البته مدیران دستگاههای مرتبط اقتصادی و استادان دانشگاه نیز آن را تأیید میکنند، این است که تولیدکننده ایرانی، امروز بیش از هر زمان دیگری به استاندارد جهانی نزدیک شده است، اما برای جلب اعتماد مردم باید چیزی فراتر از کیفیت فنی عرضه کند؛ چیزی همچون احترام، پاسخ گویی و البته تعهد. روز ملی کیفیت، یادآور این حقیقت ساده است که اعتماد از کارخانه نمیآید، بلکه در دل مردم ساخته میشود.
شاید کارخانههای ایرانی در این سالها مدرنتر شده باشند، اما باور مردم هنوز به اندازه خطوط تولید به روزرسانی نشده است. مردم ما هربار که برچسب «ساخت ایران» را میبینند، میان غرور و تردید، مردد میمانند. این دوگانگی، زخمی است که تنها صداقت و ثبات میتواند درمانش کند. اگر به خودمان ایمان بیاوریم، شاید روزی برسد که «ساخت ایران» نه برچسبی روی کالاها بلکه نشانی از افتخار در دلها باشد.